ایلتس 6


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کارگاه چوببری فخری و آدرس choobor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 33
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 24
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 26
:: بازدید ماه : 25
:: بازدید سال : 101
:: بازدید کلی : 416

RSS

Powered By
loxblog.Com

خرید و فروش انواع چوب: چنار، صنوبر، بید، میوه...

ایلتس 6
دو شنبه 6 اسفند 1397 ساعت 21:33 | بازدید : 37 | نوشته ‌شده به دست رامین | ( نظرات )

يكي هم پي دي اف بود (درسته اسم دانشگاه بود و استادم همه چي اما با پي دي اف يكي راحت ميتونه بسازه) من ورژن اصلش رو دادم گفت چقدر بي كيفيته گفتم استادم ٢ تا فرستاده مثل همه بيا اين يكي رو بخون خوانا تره . خلاصه جفتش رو گرفت مقايسه كرد و شروع به خوندن كرد. تهش استادم نوشته بود ميدونم شرايط ديپلماتيكي خيلي بده ولي بهش ويزا بديد.. بعدشم يه خنده ي ريزي كرد. بعد گفت كيو داري امريكا؟ گفت يه عمه دارم اما روابطمون خوب نيست. گفت به جز اون كل خانوادت ايرانن ؟ گفتم بله. گفت اوكي. بعد گفت خونه داري؟ گفتم بله. (ديگه نگفت مال خودته؟ كي بهت داده و اينا... كلا من نه سند برده بودم نه بي اس)گفت امريكا رفتي تا حالا؟ گفتم نه. اروپا؟ نه؟ گفت كجاها رفتي؟ گفتم راستش اولين سفر خارجيمه. اينجا بود گل از گلش شكفته شد گفت واقعا؟ خنديدم گفتم آره. گفتم من با خانوادم عادت داريم ايران زياد سفر بريم. بعد باز با مهربوني و خنده گفت اوكي. همش به مانيتور نگاه ميكرد. بعد گفت چي كار ميكني توي شركت؟ سمت شغليم رو گفتم. گفتم ميخواي توضيح بدم وظايفم رو؟ البته توي دي اس ام بود بعد يه باز خنديد و گفت همممم ايتس اوكي ... منم اون لحظه نفهميدم منظورش چيه بگم يا نه شروع كردم به گفتن وظايفم اونجا. بعد گفت خود شركت توي چي بيزينسيه؟ گفتم تبليغات و بازاريابي بايه دو خطم توضيح مختصر. گفت اوكي. گفت سي وي هم داري راستي ؟ گفتم اره بهش دادم. فقط ورق زد صفحه دوم پروژم توضيح پروژه هاي درسيم بود . يهو گفت ههههههه. (نفهميدم چيه منظورش) منم لبخند ميزدم. بعد برگه سفيد كليرنس مهر زد بهم داد و گوش ندادم ديگه چي گفت راستش. منم گفتم روز خوبي داشته باشي و رفتم پايين. اميدوارم همتون موفق باشيد.
ادامه مطلب در پست  بعد

 

 




:: موضوعات مرتبط: ielts , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0